سفارش تبلیغ
صبا ویژن
برترین صدقه آن است که فرد مسلمان دانشی را فراگیرد، سپس آن را به برادر مسلمانش بیاموزد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
برای دیدن من دلت را دیده کن دیدی که تنهایم
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» پنجره ای رو به آرامش

            خداوند تنهایان را در خانواده ها جای
می دهد او محبوس شدگان را با آواز
خواندنی به پیش هدایت می کند اما سرکشان
در سرزمینی خشک و لم یزرع به سر خواهند برد

              آیا خداوند برای همیشه ما را طرد
 کرده است ؟ آیا بار دیگر لطفش را
 نمایان خواهد ساخت ؟ آیا عشق پایدارش
برای همیشه از میان رفته است ؟
آیا تا ابد پیمانش را در هم شکسته است ؟
آیا فراموش کرده بخشاینده باشد؟
آیا در خشم خودرحمتش را دریغ داشته است ؟

  

god

 

God sets the lonely in
families he leads forth
the prisoners with singing

but the rebellious live
in a sunscorched land

With the lord reject  for ever?
Will he never show his favor
again? Has his unfailing love
vanished forever ? has his
promise failed for all time ?
Has god forgotten to be
merciful ? has he in anger
with held his compassion?



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( چهارشنبه 86/10/12 :: ساعت 7:16 عصر )
»» فقط فرض کن !

فرض کن پاکنی برداشتم
و نام تو را
از سرنویس تمام نامه ها
و از تارک تمام ترانه ها پاک کردم !
فرض کن با قلمم جناق شکستم !
به پرسش و پروانه پشت کردم
و چشمهایم را به روی رویش رویا و رو شنی بستم !
فرض کن دیگر آوازی از آسمان بی ستاره نخواندم ،
حجره حنجره ام از تکلم ترانه تهی شد
و دیگر شبگرد کوچه شما
صدای آوازهای مرا نشنید !
بگو آنوقت ،
با عطر آشنای این همه آرزوها چه کنم ؟
با التماس این دل در به در !
با بی قراری ابرهای بارانی ...
باور کن به دیدار آینه هم که می روم ،
خیال تو از انتهای سیاهی چشمهایم سوسو می زند !
موضوع دوری دستها و دیدارها مطرح نیست !
همنشین نفسهای من شده ای ! خاتون !
با دلتنگی دیدگانم یکی شده ای
!

 

love



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( یکشنبه 86/10/9 :: ساعت 8:17 عصر )
»» کمی نگران شدم!

رهایم کردی و رهایت نکردم!

گفتم حرف دل یکیست!

هفتصدمین پادشاه را هم اگر به خواب ببینی،

کنار کوچه بغض وبیداری

منتظرت خواهم ماند!

چشمهایم را بر پوزخند این و آن بستم

و چهره تو را دیدم!

گوشهایم را بر زخم زبان این و آن بستم

و صدای تو را شنیدم!

دلم روشن بود که یک روز،

از زوایای گریه هایم ظهور می کنی!

حالا هم،

از دیدن این دو سه موی سفید آینه تعجب نمی کنم !

فقط کمی نگران می شوم!

می ترسم روزی در آینه،

تنها دو سه موی سیاه منتظرم باشند

و تو از غربت بغض و بوسه بر نگشته باشی !

تنها از همین می ترسم!

 

love



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( شنبه 86/10/8 :: ساعت 11:38 عصر )
»» لحظه آبی عشق

هنوز گوشم از گفتگوی بی گریمان گرم بود!
از جایم بلند شدم،
پنجره را باز کردم
و دیدم زندگی هم هر از گاهی زیباست!
شنیدم که کلاغ دیوار نشین حیاط
چه صدای قشنگی دارد!
فهمیدم که بیهوده به جنون مجنون می خندیدم!
فهمیدم که عشق،
آسمان روشنی دارد!
روبروی عکس سیاه وسفید تو ایستادم،
دستهایم را به وسعت ((دوستت می دارم!)) باز کردم،
و جهان را در آغوش گرفتم!

 

love



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( شنبه 86/10/8 :: ساعت 11:22 عصر )
»» ناگهان گریه ام گرفت !

از یاد نبر که از یاد نبردمت !

از یاد نبر که تمام این سالها ،

با هر زنگ نابهنگام تلفن از جا پریدم ،

گوشی را برداشتم

و به جای صدای تو ،

 صدای همسایه ای ،

دوستی ،

دشمنی را شنیدم!

از یاد نبر که همیشه ،

بعد از شنیدن آهنگ ((جان مریم))

در اتاق من باران بارید !

از یاد نبر که -با تمام این احوال-

همیشه اشتیاق تکرار ترانه ها با من بود !

همیشه این من بودم

که برای پرسشی ساده پا پیش می گذاشتم !

همیشه حنجره من

هوا خواه خواندن آواز آرزو ها بود!

همیشه این چشم بی قرار.....

 

love



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( شنبه 86/10/8 :: ساعت 11:14 عصر )
<      1   2      
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

دکتر شریعتی مردی با اندیشه ناب ( سخن سوم )
دکتر شریعتی مردی با اندیشه ناب ( سخن دوم )
دکتر شریعتی مردی با اندیشه ناب( سخن اول)
گل زیبای من
گل من
تو و خداوند نه تو و مردم
در فنای خویش بقا یافتن!
طاقت فرساترین درد تنهایی است.
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 50
>> بازدید دیروز: 2
>> مجموع بازدیدها: 57866
» درباره من

برای دیدن من دلت را دیده کن دیدی که تنهایم
محسن
بنام خداوند خالق انسان ها به نام انسانها خالق غم ها به نام غمها به وجود آورنده ی اشک ها به نام اشک ها تشکیل دهنده ی قلب ها به نام قلب های ایجادگه عشق به نام عشق زیباترین خطای انسان تمام آنچه که فکر می کنم مال من است،‌ تقدیم شمایی که قلب هایتان را دوست دستها و دستنوشته هایم می دانید. سلام هم سایه ها، ‌سلام هم قلب ها،‌سلام به تویی که فکر می کنی می شود بهتر از این نوشت و سلام به تویی که فکر می کنی بهتر از این نمی شود. سلام به ناگفتنی هایی که با خودتان می آورید و بازپس می برید و سلام به حرفهای قشنگی که برایم جا می گذارید. دنیای کوچک من هم پر است از همان خیال های طلایی که هیچ وقت نمی شود فروخت، پر است از دریاهایی که با تمام کوچکی ، برای نشستن روی ساحلش و قدم زدن روی ماسه هایش به قدر کافی بزرگ است. من همیشه منتظرم تا مسافری آشنا بیاید تا دروغ پنداران ببینند که در دریاهای خیال هم ،‌ قایق هایی واقعی برای پارو زدن هست و روی درخت های احساس هم پرنده هایی هستند که فقط برای ایمان آورندگان آوازهای آشنا می خوانند... mohsenirani4217@yahoo.com

» آرشیو مطالب
آذر86-گنج اول
آذر86-گنج دوم
اثر منتشر نشده جلال آل احمد
دی 86-گنج اول
دی 86-گنج دوم
بهمن 86-گنج اول
اسفند86-گنج اول
فروردین87-گنج اول
پاییز 1387
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1386
بهمن 91- گنج نو

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
جم جمه
عاشقان فیگو
برای طرفداران فیگو
دختری از جنس آسمان
نتایج زنده مسابقات فوتبال
دانلود نرم افزار
خبرگزاری ایرنا
خبرگزاری ورزش ایران
سایت برنامه نود
خبرکزاری دانشجویان
باشگاه اینترمیلان ایتالیا
مجموعه اسم های ایرانی
همراه اول
کدهای جاوا اسکریپت
نهاد ها و ارگان های دولتی

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان





» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب