روزها به امید داشتن فردایی صبر کردم
فردا نیامد و در گذر امروز ماندم
به عاقبت عمر رفته می نگرم
نه ، امید باید زنده کنم
شب ها به امید دیدن قرص ماه نشستم
قرص ماه در شب ابری آمد
به خواب های ندیده شب چهارده می نگرم
نه ، خورشید و نور در راه است
به ابرهای سفید و سیاه می نگرم به امید آب
سیلاب گریه ابرها آمد
به رودهای وحشت زده کوچه می نگرم
نه ، رنگین کمان در راه است
به روزی در کنار تو بودن فکر می کنم
سایه جدایی از بر دل تو آمد
به خنده های اولین تو می نگرم
نه ، او حتما" می آید حتما"